بشنو از نی چون حکایت می کند

از جدایی ها شکایت می کند

از جدایی ها شکایت می کند

بشنو از نی چون حکایت می کند

بنام او که مهربان است.
-------------------------------------------------------
گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن - مثل رود
با شفقت و مهربان باش - مثل خورشید
اگر کسی اشتباه کرد، آن را بپوشان - مثل شب
وقتی عصبانی شدی، خاموش باش - مثل مرگ
متواضع باش و کبر نداشته باش - مثل خاک
بخشش و عفو داشته باش - مثل دریا
اگر میخواهی دیگران خوب باشند، خودت خوب باش - مثل آیینه

آخرین مطالب
آخرین نظرات

بنام او که همیشه هست.

..............................................................

اسم برادر کوچکم محمد بود،

-یه جوان 22 ساله،

-با آرزوهای فراوان،

-فوق العاده باهوش،

-مهربون و سربه زیر،

-خیلی ساده و ...

تا اینکه........................

-شانزدهم اردیبهشت سال 92،

-بعلت بیماری که از کودکی با اون درگیر بود،

-کبدش از کار افتاد،

-و به رحمت ایزدی رفت.

و دیگر........................


خدا رفتگان شما رو بیامرزه،

و چه لطف بزرگیه اگه یه فاتحه هم نثار روح برادرم کنین.


-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

من هم با اجازتون آهنگ تیتراژ ماه عسل 90 رو که همیشه منو به یاد خدا میندازه،

به یاد برادرم حاج محمد، تو سایتم گذاشتم،


دریافت حجم: 2.71 مگابایت



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۴ ، ۰۱:۱۲
حسن بهادری

* یک دوره کلاس آموزشی Etabs  و  Safe v8.0 برای دانشجویان ترم آخر رشته مهندسی تکنولوژی عمران در دانشکده فنی و حرفه ای سما بندرعباس برگزار شده است، علاقمندان می توانند جزوه را با کلیک بر روی لینک زیر دریافت نمایند.


موفق باشید.


ایتبس+سیف
حجم: 6.3 مگابایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۲۳:۳۸
حسن بهادری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۲۳:۱۴
حسن بهادری

       
   

الف: با کشیدن طناب، یکی از خط ها رو روی زمین رسم می کنیم.


ب: طول مشخصی از طناب رو علامت زده و با استفاده از اون روی خط یه دایره می کشیم.


ج: با همان طول قبلی (ب)، دایره دوم را مثل شکل رسم می کنیم.


توجه:

اندازه ها و فاصله ها اصلا مهم نیستن فقط باید دقت بشه که مرکز دایره دوم حتما خارج از دایره اول باشه و هر چه قطر دایزه ها بیشتر باشن دقت کار هم بالاتر میره.


د: با وصل کردن دو نقطه ی تلاقی دایره ها به هم، خطی کاملا 90 درجه نسبت به خط اول رسم کرده ایم.



امیدوارم مفید بوده باشد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۰۹:۵۶
حسن بهادری

                  


چطوری میشه تو بیابون و بدون داشتن ابزارهایی مثل متر، گونیا، نقاله و ...

و فقط با در دست داشتن چند متر طناب،

دو خط عمود بر هم و یا همان زاویه ی 90 درجه رسم کرد.


منتظر پیشنهادات شما هستم


در غیر اینصورت، یکی از شگفت انگیزترین جوابها رو بهتون نشون خواهم داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۲۳:۰۰
حسن بهادری
پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت:
«نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند».
تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند
تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد،

اما هیچ  یک نتوانستند.
تنها یکی از مردان دانا گفت :
که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند..

او گفت:
یک آدم خوشبخت را پیدا کنید،
پیراهنش را بردارید
و تن شاه کنید،
شاه معالجه می شود.


شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.
آن ها در سرتاسر مملکت سفر کردند
ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند.
حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد.
آن که ثروت داشت، بیمار بود.
آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد،
یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت.
یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند.
خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.

آخرهای یک شب،
پسر شاه از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد
که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید.

« شکر خدا که کارم را تمام کرده ام.
سیر و پر غذا خورده ام
و می توانم دراز بکشم
و بخوابم!
چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟»


پسر شاه خوشحال شد
و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند
و پیش شاه بیاورند
و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.
پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند،

اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۶:۱۷
حسن بهادری
مادر من فقط یک چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود
اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت
یک روز اومده بود  دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خودش به خونه ببره
خیلی خجالت کشیدم . آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه؟
به روی خودم نیاوردم ، فقط با تنفر بهش یه نگاه کردم و فورا از اونجا دور شدم.
روز بعد یکی از همکلاسی ها، منو مسخره کرد و گفت  هووو .. مامان تو فقط یک چشم داره
فقط دلم میخواست یک جوری خودم رو گم و گور کنم .  کاش زمین دهن وا میکرد و منو ..کاش مادرم  یه جوری گم و گور میشد...
روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال کنی چرا نمی میری ؟
اون هیچ جوابی نداد....
حتی یک لحظه هم راجع به حرفی که زدم فکر نکردم ، چون خیلی عصبانی بودم .
احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت
دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ کاری با اون نداشته باشم
سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم
اونجا ازدواج کردم ، واسه خودم خونه خریدم ، زن و بچه و زندگی...
از زندگی ، بچه ها و آسایشی که داشتم خوشحال بودم
تا اینکه یه روز مادرم اومد به دیدن من
اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو
وقتی ایستاده بود دم در  بچه ها به اون خندیدن و من سرش داد کشیدم که چرا خودش رو دعوت کرده که بیاد اینجا  ، اونم  بی خبر
سرش داد زدم  "چطور جرات کردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟!"  گم شو از اینجا! همین حالا
اون به آرامی جواب داد : " اوه   خیلی معذرت میخوام مثل اینکه آدرس رو عوضی اومدم " و بعد فورا رفت واز نظر  ناپدید شد .
یک روز یک دعوت نامه اومد در خونه من درسنگاپور برای شرکت درجشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه
ولی من به همسرم به دروغ گفتم که به یک سفر کاری میرم .
بعد از مراسم ، رفتم به اون کلبه قدیمی خودمون ؛ البته فقط از روی کنجکاوی .
همسایه ها گفتن که اون مرده
ولی من حتی یک قطره اشک هم نریختم
اونا یک نامه به من دادند که اون ازشون خواسته بود که به من بدن

...................................................................................................................................
ای عزیزترین من ، من همیشه به فکر تو بوده ام ، منو ببخش که به خونت تو سنگاپور   اومدم و بچه ها تو ترسوندم ،
خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا...
ولی من ممکنه که نتونم از جام بلند شم که بیام تورو ببینم!
وقتی داشتی بزرگ میشدی از اینکه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم..
آخه میدونی ... وقتی تو خیلی کوچیک بودی تو یه تصادف یک چشمت رو از دست دادی!!
به عنوان یک مادر نمی تونستم تحمل کنم و ببینم که تو داری بزرگ میشی با یک چشم
بنابراین چشم خودم رو دادم به تو...
برای من اقتخار بود که پسرم میتونست با اون چشم  به جای من دنیای جدید رو بطور کامل ببینه
با همه عشق و علاقه من به تو

...................................................................................................................................

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۸
حسن بهادری

       


برای بدست آوردن مساحت مثلث، باید یک زاویه قائمه داشته باشیم تا بتونیم از رابطه شکل سمت چپ اونو محاسبه کنیم.

----------------------------------------------------------

اما یه راه حل بسیار ساده و کاربردی برای محاسبه مساحت انواع مثلث ها،

آن هم فقط با دونستن طول سه ضلع و از رابطه شکل سمت راست.

------------------------------------------------------------------------------

حالا راحت می تونین مساحت شکل زیر رو محاسبه کنین.


                                   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۸
حسن بهادری

خیلی از دوستان ترتیب ماههای میلادی را نمی تونن خوب به خاطر بسپارند، ولی در عوض ما ایرانیا حافظه ی خوبی برای حفظ کردن اشعار داریم. یکی از این ابیات کاربردی برای حفظ ماههای میلادی اونم بترتیب، میتونه این باشه ......


جام فـرهاد منم، آتش مجنـون جگـرم

جوی آب سحرم، وقت نوای دگرست


جام January     فرهاد February    منم March

آتش April         مجنون May          جگرم June

جوی July         آب August           سحرم September

وقت October   نوای November   دگرست December

 ======================

January     February       March

April           May                 June

July             August           September

October     November     December

===========================

۱۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۷
حسن بهادری

                     


- در شکل بالا دو دایره "خارجی و داخلی" روی محور مثلثاتی رسم شده است.

- دایره خارجی جهت مشتق گیری را نشان میدهد. (ساعتگرد)

- دایره داخلی جهت انتگرال گیری را نشان میدهد. (پاد ساعتگرد)

=مثال-1:
مشتق تابع SinX کدام است؟

=راه حل:
با استفاده از شکل، تابع SinX را پیدا کرده و در جهت مشتق گیری (ساعتگرد) حرکت میکنیم.
جواب
CosX است.

=مثال-2:
انتگرال تابع CosX- کدام است؟

=راه حل:
با استفاده از شکل، تابع
CosX- را پیدا کرده و در جهت انتگرال گیری (پاد ساعتگرد) حرکت میکنیم.
جواب SinX-
است.

=مثال-3:
اگر از تابع CosX هفت بار انتگرال بگیریم، جواب کدام است؟

=راه حل:
با استفاده از شکل، در جهت انتگرال گیری (پاد ساعتگرد)، هفت خانه حرکت تا به جواب برسیم.
جواب SinX-
است.


=حالا ببینین میشه فقط با استفاده از شکل به سوالات زیر جواب داد؟




1- انتگرال SinX ؟ .........................................................

1- مشتق CosX- ؟ ......................................................

1- انتگرال پنجم SinX ؟ .............................................

1- مشتق نهم CosX- ؟ ............................................

واقعا ساده تر از این هم میشه: من این روش رو در یکی از برنامه های آموزشی تلویزیون دیدم، نمیدونین اون لحظه چقدر غبطه خوردم که چرا این راهکارهای ساده رو در زمان تحصیل، کسی به ما نگفته بود. اما به این جمله ایمان دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه ست.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۶
حسن بهادری